کد مطلب:277017 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

قیام هاشمی خراسانی و نقش او در دوران ظهور
بر اساس روایات بسیار زیادی كه در منابع معتبر شیعه و سنی در مورد ظهور مبارك حضرت مهدی علیه السلام آمده است، تردیدی نیست كه انقلاب و حركت ظهور آن بزرگوار بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگیهای منطقه ای و جهانی از مكه ی معظمه آغاز می شود.

و طبق بیان روایات، در سطح جهانی، نبردی سخت بین رومیان (یعنی: غربیها) و بین تركان و یا هواداران آنها كه ظاهرا روسها باشد به وجود می آید كه سرانجام به جنگ جهانی منجر می گردد.

اما در سطح منطقه، دو حكومت هوادار آن حضرت در سرزمین ایران و یمن تشكیل خواهد شد كه یاران ایرانی حضرتش - صاحبان پرچمهای سیاه - مدتی قبل از



[ صفحه 462]



ظهور، حكومت اسلامی خویش را بنیاد نهاده و درگیر جنگی طولانی می شوند كه سرانجام- طبق بعضی از روایات و نظریه ی برخی از دانشمندان - در آن پیروز می گردند. [1] .

و آنگاه بعد از مدتی كه زمان آن در روایات مشخص نشده است، اندكی پیش از ظهور آن بزرگوار، در بین ایرانیان دو شخصیت انقلابی با عنوان: سیدخراسانی، رهبر سیاسی، و شعیب بن صالح، فرماندهی نظامی او، ظاهر شده و ایرانیان تحت رهبری این دو تن، نقش مهمی را در حركت ظهور آن حضرت ایفاء خواهند نمود.

بنابراین، براساس روایات وارده، حكومت زمینه سازان ایرانی به دو مرحله ی مشخص تقسیم می شود: مرحله ی اول، آغاز نضهت آنان به وسیله ی مردی از شهر مقدس «قم» خواهد بود كه قیام بی سابقه ی وی سرآغاز امر ظهور مهدی علیه السلام است، چه آنكه روایات شریفه گویای این مطلب است كه «آغاز نهضت آن حضرت از ناحیه ی مشرق زمین است». [2] .

همچنین از برخی روایات و شواهد و قرائن موجود در منابع شیعه و سنی، چنین استفاده می شود كه مدتی قبل از ظهور مبارك حضرت مهدی علیه السلام و پیش از خروج خراسانی، مردی از دودمان اهل بیت علیهم السلام، در ایران قیام می كند و پرچم هدایت را از سرزمین شرق و خراسان به اهتزاز درمی آورد و رژیم 2500 ساله ی پادشاهی را سرنگون می سازد، و ایران را از شر ابرقدرتها نجات می دهد، و حكومتی بر اساس آرمانهای اسلامی تشكیل می دهد، و به طور طبیعی زمینه ی حكومت واحد جهانی اسلام و ظهور حضرت مهدی علیه السلام را فراهم می آورد و در دوران حكومت چند ساله ی خویش درگیر جنگی نابرابر می شود....

و گرچه روایاتی كه در مورد حركت انقلابی این سید بزرگوار در كتب روائی شیعه و سنی وارد شده، تا اندازه ای محدود و مختصر، و متأسفانه عبارات و الفاظ برخی از آنها كه از منابع اهل سنت نقل شده است، مضطرب، و مشوش و اشتباه برانگیز است كه بر خروج سه انقلابی ایرانی كه پیش از ظهور مبارك حضرت مهدی علیه السلام در صحنه ی سیاست



[ صفحه 463]



ایران ظاهر می شوند، دلالت می كند، ولی با این همه از مجموع آنها خروج سیدی بزرگوار از نوادگان اهل بیت علیهم السلام كه پیشاپیش ظهور حضرت مهدی علیه السلام در ایران قیام خواهد نمود و قیام او یكی از نشانه های بارز ظهور خواهد بود، به خوبی استفاده می شود.

به هرحال، جریان خروج، و قیام پر جوش و خروش این سید بزرگ انقلابی كه به تفصیل بعد از نقل حدیث هفتم در همین بحث در آینده ی نزدیك خواهد آمد، چنین است كه:

وی بر اثر مشاهده ی ظلم و ستم فرمانروایان ظالم و خلافكاریهایی كه بر خلاف مصالح مسلمین در ایران انجام می شود به انقلابی عظیم و وسیع و گسترده و همه جانبه دست می زند و سرانجام بر اثر مقاومت و استقامتی كه از خود نشان می دهد، با كمك و مساعدت جمعی از مردم مؤمن و متدین ایران به پیروزی می رسد و زمام امور كشور را به دست می گیرد.

و چون هدفی عالی دارد و مقصدش ترویج دین و ترقی اسلام است ابرقدرتها و طاغوت صفتها و جبارمسلكان از پیروزی و انقلاب اسلامی وی احساس خطر می كنند و از چهار گوشه ی جهان همه ی تبلیغات تبلیغ چیان استعمار علیه وی متمركز می گردد.

ولی وقتی كه دیدند تبلیغات سوء آنان همه نقش برآب می شود، حكام خود فروخته ی بغداد را به جنگ با او وادار می كنند تا مگر بدین وسیله بتوانند از انقلاب اسلامی وی جلوگیری نمایند، و او نیز مردانه وارد میدان می شود و می جنگد و مبارزه می كند تا اینكه سرانجام پس از چند سال جنگ و مبارزه و دفاع از حریم كشور اسلامی خویش، دعوت حق را لبیك می گوید و از دنیا می رود. [3] .

آنچه تا بدینجا گفته شد، خلاصه ای بود از مرحله ی اول حكومت زمینه سازان در ایران، طبق برداشتی كه از مجموع روایات و شواهد و قرائن در این باره می توان داشت. [4] .



[ صفحه 464]



و اما مرحله ی دوم، ظاهر شدن دو شخصیت موعود به عنوان سیدخراسانی، رهبر سیاسی، و شعیب بن صالح فرمانده نظامی اوست كه در بسیاری از روایات از این دو شخصیت با همین اسم و عنوان یاد شده است.

روایات، بیانگر این است كه ظاهر شدن خراسانی و شعیب در اثنای جنگ ایرانیان به وقوع می پیوندد، به گونه ای كه آنها در اثر طولانی شدن جنگ، سیدخراسانی را به عنوان سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی خود برمی گزینند، و زمانی كه وی رهبری ایرانیان را پذیرفت، با ایجاد وحدت كلمه در صفوف نیروهای مسلح، سردار رشید خود «شعیب بن صالح» را به عنوان فرماندهی كل نیروهای مسلح، تعیین می كند.

آنچه از مجموع روایات استفاده می شود این است كه: این دو شخصیت از یاران فداكار حضرت مهدی علیه السلام بوده و مقارن ظهور مبارك آن حضرت از ایران ظاهر می شوند و در نهضت ظهور حضرتش شركت می جویند و لشكریان متجاوز سفیانی را شكست می دهند و برای آزادی قدس رهسپار بیت المقدس می شوند.

نكته ی قابل توجه اینكه: در تعدادی از روایات، زمان آخرین مرحله ی زمینه سازی ایرانیان كه متصل به ظهور حضرت مهدی علیه السلام است از هنگام خروج شعیب بن صالح تا زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام، مدت هفتاد و دو ماه تعیین گردیده است.

اما آنچه مشكل به نظر می رسد شناخت مراحل دیگر حكومت زمینه سازان در فاصله ی بین آغاز حكومت آنان به وسیله ی مردی از اهل قم و بین خروج سیدخراسانی و شعیب بن صالح است، كه این، در حقیقت بخشی نامعلوم از سلسله روایات مربوط به زمینه سازان است. هر چند در برخی از روایات مانند روایت امام باقر علیه السلام، اشاره هایی در این زمینه وجود دارد كه این فاصله از عمر معمولی یك انسان فراتر نمی رود. [5] .

به هر حال آنچه از روایات اهل بیت علیهم السلام در این باره در منابع و مآخذ



[ صفحه 465]



شیعه و سنی نقل شده روایات فراوانی است كه ما برخی از آنها را در گذشته در موارد متعددی در متن كتاب تقدیم خوانندگان گرامی نمودیم و برخی از آنها را در اینجا به عنوان نمونه می آوریم، و در حد امكان به اندازه ی فهم قاصر خود مطالب مبهم آن را توضیح می دهیم، و مسئولیت آنرا به عهده ی راویان و ناقلان اخبار می گذاریم، و باز هم تكرار می كنیم كه روایاتی كه ما در اینجامی آوریم، تنها به یك شخصیت انقلابی معین مربوط نمی شود، بلكه بین سه انقلابی ایرانی مشترك است كه هویت یكایك آنها به طور دقیق مشخص نیست و انشاالله در مباحث آینده ویژگیهای آنان بر همگان روشن خواهد شد.

و اكنون با در نظر گرفتن مطالب گذشته، برای اینكه تصویر روشنی از آغاز و انجام قیام زمینه سازان و نقش صاحبان پرچمهای سیاه در دوران ظهور حضرت مهدی علیه السلام، داشته باشیم، به برخی از روایات وارده ی در این موضوع كه بطور عموم بر نهضت زمینه سازان ظهور، از سرزمین ایران دلالت دارد، اشاره می كنیم:

ولی پیش از آنكه روایات مربوطه را متذكر گردیم باید توجه داشته باشیم، برای اینكه بتوانیم سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام را بطور صحیح درك كنیم لازم است خود را دقیقا قبل از وقوع جریان انقلاب، فرض نموده و قدم به قدم پا به پای سخنان معصومین علیهم السلام پیش برویم، و در نظر داشته باشیم كه بیشتر روایاتی كه در این باره آمده است بطور سربسته و مختصر، و برخی هم نوعی صراحت در آنها دیده می شود و اینك روایات:

حدیث اول:

در یك حدیث كوتاه و مختصری كه درباره ی انقلاب اسلامی «ایرانیان» و رهبر دینی آنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده روایتی بدین صورت آمده است:

«بعث رسول الله صلی الله علیه و آله الی عمه العباس و الی علی بن أبی طالب علیه السلام فأتیاه فی منزل ام سلمه فقال فیما قال: فاذا غیرت سنتی یخرج ناصرهم من أرض یقال لها «خراسان» برایات سود، فلا یلقاهم أحد الا هزموه و غلبوا علی ما



[ صفحه 466]



فی أیدیهم حتی تقرب رایاتهم بیت المقدس» [6] .

پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله كسی را به دنبال عمویش «عباس» و پسرعمویش «علی بن ابی طالب علیه السلام» فرستاد، و آنها را خواست. و این دو نفر در منزل ام سلمه به دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند. و پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله با آنها گفتگو نمود و در ضمن سخنانش در حالی كه روی سخنش با آن دو نفر بود چنین فرمود:

زمانی كه سنت مرا تغییر دادند، یار و یاور این خانواده از سرزمینی كه آنرا «خراسان» می نامند با «پرچم های سیاه» قیام خواهد كرد هیچكس در موقع جنگ و نبرد با آنان روبرو نمی شود مگر آنكه آنها او را شكست می دهند، و بر آنچه در دست دشمنانشان قرار دارد (از سلاح و غنائم جنگی و یا حكومت و سلطنت) چیره و غالب می شوند، تا جائی كه سرانجام «پرچمهای آنان» یعنی: لشكریان و سپاهیانشان به بیت المقدس نزدیك می شوند.»

این حدیث شریف كه از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده در حقیقت شرح حال قیام، و بیان اجمالی نهضت گروهی از مردم مؤمن و متدین و انقلابی ایران زمین، به رهبری مردم مصمم و شكست ناپذیر است كه هر كدام از جمله های پر محتوای آن درخور دقت و امعان نظر و بیانگر یك واقعیت تاریخی از رویدادهای سهمگین آینده پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول تاریخ و جهان اسلام است كه در پیرامون هر یك از آن رویدادهائی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است از دیگر امامان معصوم علیه السلام نیز ده ها و صدها حدیث و روایت نقل شده و از مجموع آن نكات بسیار دقیق و مثبتی بدست می آید كه ما باندازه ی فهم قاصر و اطلاع ناقص خود آنها را توضیح می دهیم.

نكته ی اول اینكه: رسول خدا صلی الله علیه و آله در این حدیث فرموده است: «چون سنت مرا تغییر دادند یار و یاور این خانواده از سرزمینی كه آن را خراسان می نامند با پرچمهای سیاه قیام خواهد كرد.»

آنچه از این جمله استفاده می شود این است كه: نخست پس از گذشت سالها از رحلت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و مسلمان شدن ایرانیان، در سرزمین خراسان یعنی ایران، طاغوتیان زمان و زور مداران جهان در یك زمان خاص و دوران بخصوصی، می كوشند



[ صفحه 467]



تا با سفسطه بازی و دسیسه چینی و مغلطه كاری، و یا با زور و فشار و قلدری به كمك ایادی مرموز و دست نشاندگان مزدور خود در «ایران» قوانین آسمانی قرآن كریم و برنامه های جاوید و جامع اسلام عزیز را تغییر دهند.

و چون آنان خود را برای تغییر دادن فرامین الهی و سنت پا بر جای محمدی صلی الله علیه و آله در این نقطه حساس جهان آماده می كنند و دست بكار می گردند در همان موقع و یا اندكی پس از آن، مردی وارسته و دلسوز و روشن ضمیر، و انسانی مؤمن و بیدار و آگاه و شجاع (كه البته در این حدیث بنام و نشان او اشاره ای نشده و بطور سربسته از نهضت او پیشگوئی شده است) از همین سرزمین خراسان، یعنی: از ایران، بپا می خیزد و قیام می كند و در برابر توطئه گران قد علم می نماید، و فریاد برمی آورد و با فریاد خود مردم مسلمان ایران و جهان را بیاری دین خدا فرامی خواند، و در نتیجه كسانی هم دعوتش را اجابت می نمایند و دور او جمع می شوند كه شعارهای مخصوص و ویژه ای دارند و شعارهایشان هم پرچم های سیاه است. [7] .

و بالاخره بطور دسته جمعی، برهبری همان مرد دلسوز و وارسته قیام می كنند و پس از مدت زمانی در اثر مقاومت و استقامت و پایداری و مبارزه پی گیر به پیروزی می رسند و سرانجام زمام امور مملكت، و سرنوشت كشور اسلامی خود را به دست می گیرند.

نكته ی دوم این كه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «هیچكس در موقع جنگ و نبرد با آنان روبرو نمی شود، جز اینكه شكست می خورد و ایرانیان بر آنچه كه در دست دشمنانشان قرار دارد غالب می شوند»

آنچه از این جمله فهمیده می شود این است كه: چون مردم مسلمان ایران، برهبری همان مرد دلسوز انقلابی به پیروزی رسیدند و زمام امور كشور اسلامی خود را بدست گرفتند طولی نمی كشد كه از طرف دشمنان دین و انسانیت جنگی بزرگ و ناخواسته بر آنها تحمیل می شود ولی آنان در برابر آن جنگ خانمانسوز و ویرانگر نیز مانند زمان پیش از پیروزی مقاومت می كنند و از خود صبر و بردباری نشان می دهند و در مقابل



[ صفحه 468]



دشمنان خود سر تعظیم و بندگی فرود نمی آورند و زیر با ذلت نمی روند و سرسختانه می ایستند و مردانه می جنگند و مبارزه می كنند، تا اینكه سرانجام دشمن خوار و زبون و آتش افروز جنگ را به شكست و ناكامی می كشانند و بر اموال و غنائم، و ساز و برگ جنگی آنها مسلط می شوند و دشمن را مأیوس و ناامید می سازند.

و نكته ی سوم این كه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «پرچمهای سیاه به بیت المقدس نزدیك می شوند.» و این جمله: نشانگر این واقعیت است كه: ایرانیان پس از پیروزی در جنگ به منظور رهایی «قدس» و آزاد ساختن بیت المقدس و سرزمینهای غصب شده ی اسلامی «فلسطین» برای سركوبی دولت غاصب، و غیرقانونی اسرائیل تجاوزگر، راهی بیت المقدس می شوند تا اینكه خود را بدانجا رسانیده و سرزمینهای غصب شده ی اسلامی را از چنگال دیو ستم و غول استعمار (یعنی دولت تجاوزگر اسرائیل) بیرون آرند. و همانگونه كه مسئله ی جنگ و شكست دشمن، در رأس كار و برنامه ی انقلابی آنهاست آزادی «قدس» و فتح بیت المقدس نیز یكی از اهداف بزرگ سیاسی آنان می باشد. [8] .

حدیث دوم:

علی متقی هندی، در كتاب «كنزالعمال» درباره ی برخی از حوادثی كه پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام روی خواهد داد، خطبه ی بسیار مفصلی را از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل كرده است كه در ضمن آن چنین آمده است:

«ویح لفراخ فراخ آل محمد صلی الله علیه و آله من خلیفة جبار عتریف مترف مستخف بخلفی و خلف الخلف، و بالله لقد علمت تأویل الرسالات، و انجاز العدات، و تمام الكلمات، و لیكونن من یخلفنی فی أهل بیتی رجل یأمر الله، قوی یحكم بحكم الله، و ذلك بعد زمان مكلح مفضح یشتد فیه البلاء و ینقطع فیه الرجاء، و یقبل فیه الرشاء فعند ذلك یبعث الله رجلا من شاطی دجله لأمر حزبه، یحمله الحقد علی سفك الدماء، قد كان فی ستر و غطاء



[ صفحه 469]



فیقتل قوما و هو علیهم غضبان شدید الحقد حران، فی سنة بخت النصر، یسومهم خسفأ و یسقیهم كأسا مصیره سوط عذاب و سیف دمار». [9] .

وای بر فرزندان خاندان آل محمد صلی الله علیه و آله از پادشاه جبار فریبكار ستمكار اسرافكاری كه بر بازماندگان فرزندان من و فرزندان فرزندانم استخفاف می ورزد و درباره ی آنها ظلم و ستم روا می دارد.

بخدای بزرگ سوگند من به آینده ی جهان آگاهم و به آنچه در آن اتفاق خواهد افتاد اطلاع كامل دارم. (آگاه باشید) بعد از من از میان خاندان من مردی خواهد برخاست كه بفرمان خدا دستور دهد و بحكم خداوند حكم نماید و او مرد قوی و نیرومندی است كه به دستور خدا عمل می نماید و بعد از زمان بسیار سختی قیام خواهد كرد كه مردم از دست ستمكاران در فشار و ناراحتی بوده و زشتیها و رسوائیها از هر سو دامنگیرشان گردیده و بلاها و شدائد بدانها روی آورده و امیدها ناامید گشته و رشوه خواری رواج داشته باشد.

در آن هنگام كه او برخاست مردی از كنار دجله (بغداد) بدستور حزبش برانگیخته می شود كه قبلا در پشت پرده قرار داشته، و گمنام بوده و كسی او را نمی شناخته است، و دشمنی و كینه توزی او را به كشتار و خونریزی (بیگناهان) وادار می سازد، آن مرد خون آشام بكشتار مردمی دست می زند كه بر آنها خشمناك و غضبناك و كینه توزی وی نسبت به آنها بسیار شدید است، چه آنكه آنها خواسته ی او را اجابت نمی كنند و در برابرش تسلیم نمی شوند، و او طبق روش (بخت النصر) شهرهایشان را بر سرشان خراب می كند و جام تلخی به ایشان می چشاند، و سرانجام كار او نیز عذابی دردناك و پایان عمل ناروایش شمشیر هلاكت است.

در این حدیث شریف كه قسمتی از یك خطبه ی مفصل می باشد، علی علیه السلام با بیانی رسا و شیوا هر چند با اشاره، از قیام مرد آزاده ای كه از دودمان پاك علوی است، و پیش از ظهور مبارك حضرت مهدی علیه السلام خواهد آمد، و هم چنین از پیدایش مرد ناپاك و جنایتكاری كه در بغداد به فرمان حزبی كافر از جایگاه جباران و ستمگران روزگار سر بیرون خواهد نمود، و بیگناهان را به قتل خواهد رسانید و جنایت و وحشیگری را به



[ صفحه 470]



اوج خود خواهد رسانید، و شهرها را خراب و ویران خواهد ساخت، به مقدار كافی سخن گفته و بر اهل عناد و انكار حجت را تمام فرموده است، و اگر انسان عاقلی در این اشاره تأمل كند نیازی به توضیح و تصریح نیست چه آنكه: العاقل یكفیه الاشاره.

حدیث سوم:

در ضمن روایاتی كه درباره ی قیام سید خراسانی و هدفهای عالی آن مرد بزرگ از پیامبر عالیقدر اسلام روایت شده، روایتی بدینگونه آمده است:

«عن عمرو بن مرة الجهنی قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله لتخرجن من خراسان رایة سوداء، حتی تربط خیولها بهذا الزیتون اللتی بین بیت لاها و حرستا، قال عمرو قلنا: ما نری بین هاتین زیتونة. قال: صلی الله علیه و آله سینصب بینها زیتونة حتی ینزلها تلك الرایة، فتربط خیولها بها». [10] .

از عمرو بن مره جهنی، روایت شده كه وی گفت: پیغمبر گرامی اسلامی صلی الله علیه و آله فرمود: بطور قطع و مسلم پرچم سیاهی، از خراسان خارج خواهد شد تا اینكه وسائط نقلیه (یا مالهای سواری خود را به این درخت زیتونی كه جای آن بین زمین بایر شام یا بیت لاها و بین قریه ی (حرستا) [11] است ببندند. عمرو گفت: ما عرض كردیم: یا رسول الله ما درخت زیتونی را در آنجا نمی بینیم؟ فرمود: تا آن موقعی كه افراد آن پرچم به آنجا بیایند، آن درخت خواهد روئید».

این حدیث را «نعیم بن حماد» در كتاب «فتن» خود نقل نموده و به دنبال آن گفته است ابوعبدالله آدم گفته است، این حدیث را عبدالرحمن بن سلمان روایت كرده و گفته است كه: اهل دومین پرچم سیاه كه بر پرچمهای سیاه اولی خروج می كنند وسائط نقلیه و یا مركبهای سواری خود را در كنار آن درخت متوقف می سازند.

مؤلف گوید: بدون تردید مراد از این «پرچم» همان پرچم سید خراسانی مشهور است و بنا بگفته ی «نعیم بن حماد» چنانچه این حدیث درست باشد، و جزء وقایع گذشته به



[ صفحه 471]



حساب نیاید، و مراد از آن «پرچمهای سیاه» هم اهل دومین پرچمهای سیاه باشند، همانگونه كه در حدیث پیشین گفتیم «ایرانیان» پس از انقلاب اسلامی و سركوبی متجاوزین عراقی، و شكست لشكریان سفیانی در كوفه به سرزمین شام نیز قدم خواهند گذاشت و همانطوری كه یكی از هدفهای اصلی آنان در جنگ برای شكست دشمن، ورود بخاك عراق است، بنا با مصالحی كه ایجاب می كند یا به جهت ضرورتهای جنگی و یا به خاطر حوادث و پیشامدهائی كه برای آنان رخ می دهد به طرف شام نیز خواهند رفت.

و این حركت بسوی شام نیز ظاهرا بخاطر همان آزادی قدس و فتح بیت المقدس، و یا مبارزه با سفیانی دوم است، و بهر حال جریان حركت آنان بسوی شام در روایات زیادی آمده است.


[1] تجزيه و تحليل اين مطلب را در روايات آينده، ذيل حديث هفتم بخوانيد.

[2] به بخش دوم كتاب، تحت عنوان: «قيام زمينه سازان دولت مهدي عليه السلام از مشرق آغاز مي شود» مراجعه فرمائيد.

[3] در حديثي آمده است كه: «پيش از ظهور مهدي عليه السلام مردي از خاندان او از مشرق زمين قيام مي كند... و متوجه بيت المقدس مي شود و پيش از آنكه به آنجا برسد مي ميرد!» (عقدالدرر، ص 129).

[4] جهت آگاهي بيشتر به بخش دوم در موضوع قيام زمينه سازان، تحت عنوان: (انقراض دولت شاهنشاهي در ايران) مراجعه فرمائيد.

[5] در ضمن حديثي از امام باقر عليه السلام آمده است كه فرمود: «...اگر من آن زمان را درك مي كردم خود را براي صاحب اين امر نگه مي داشتم». آنچه از اين فرمايش امام باقر عليه السلام فهميده مي شود اين است كه: فاصله ي بين خروج اهل مشرق و ظهور حضرت مهدي عليه السلام از عمر معمولي يك انسان بيشتر نخواهد بود. و العلم عندالله. (غيبت نعماني، ص 273، ح 50، باب - و بحارالانوار، ج 52، ص 243، ح 116.

[6] ابراز الوهم المكنون، ص 570 چاپ دمشق سال 1347 هجري حديث 59.

[7] چنانچه قبلا هم گفته ايم «پرچم هاي سياه» در روايات جزء شعائر «شيعه» و نشانه ي حركت انقلابي تشيع در ايران اسلامي است.

[8] هر يك از نكاتي كه ما با خامه ناتوان خود آن را توضيح داديم، خود به تنهائي حديث و روايتي جداگانه دارد كه درباره هر يك از آنها بطور مجمل، و يا مشروح از ائمه معصومين عليهم السلام روايت شده و ما نيز در فرصتهاي مناسب تا جائي كه ممكن بوده است به برخي از آنها اشاره نموده و در آينده نيز برخي از آنها را نقل خواهيم نمود.

[9] كنزالعمال ج 14 ص 594، 593 حديث 39679.

[10] فتن «نعيم بن حماد، خطي، لوحه ي 85 و الملاحم و الفتن ص 54 باب 101 با اندكي اختلاف.

[11] (حرستا) ده بزرگ آبادي است كه در وسط باغستانهاي شام در «دمشق» واقع شده، و بين آن و دمشق، بيشتر از يكفرسخ است و بر سر راه (حمص) قرار دارد به كتاب (معجم البلدان) ج 2 ص 241 طبع بيروت، ماده «حرستا» مراجعه فرمائيد.